پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 19 روز سن داره

نی نی خوشگله

حکایت روزهایی که از سه سالگی می گذرد

با سلام خدمت همه دوستان خوب و مهربونم روزها در حال سپری شدنه و خدا رو شکر که تولد پارسا هم به خوبی برگزار شد در چند هفته ای که گذشت ۱۳ اردیبهشت عروسی عمه لیلا بود که خیلی خوش گذشت و در اینجا به عمه لیلا و عمو مهرداد تبریک می گیم با ارزوی خوشبختی برای آنها روفیا اینا هم عروسی امدند و پیش ما موندند خیلی خوش گذشت هفته بعدی هم ما مهمون ترنم خوشگله اینا بودیم و با هم به غار رودافشان رفتیم که بسیاررررررررررررررررررررررر زیاد خوش گذشت و از دست این دو وروجک خیلی خندیدیم مکالماتی که بین این دو تا بود بسیار جالب بود   ترنم دوید و با چوب خورد زمین پارسا بهش می گفت من که بهت گفتم چوب را بده به بابات گوش نکردی پارسا گریه می کرد ترنم بهش می گه...
11 تير 1391

سه سال و دو ماهگی

تعطیلات رفتیم رشت پیش صبا خانوم و خانواده محترمش و خیلی خوش گذشت پارسا هرجا اسم صبا یادش می رفت بهش می گفت ترنم ......... البته به صبا هم می گفته صبا خانوم این جیپ خوشگل متعلق به بابابزرگ صباخانم هستش که با ان رفتیم ییلاق بسیار زیبای انها عروسک فروشی در بالاترین نقطه لاهیجان(تله کابین لاهیجان)   پارسا می گه مامان کربهبند برام می خری منظورش کمربنده می گم پارسا چه ماشین قشنگی برام می خری می گه صبر کن 207 را بفروخیم بعد می خرم تلویزیون تبلیغ نوشابه می کنه می گه طعمی واقعی به من می گه اگه خوب باشی  طعمی واقعی برات بخرم می گه مامان می زاری پاربهنه برم گفتم چی گفتم پاربهنه دیگه دمپایی نپوشم تازه فهمیدم می گه ...
11 تير 1391
1